قصه ها ستارهسازی میکنند نه چشمان آبی!
تاریخ انتشار: ۶ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۰۰۸۰۷
یادداشت؛ مجتبی احمدی – دبیر گروه فرهنگ و هنر – خبرگزاری برنا
طبیعتا یکی از عمده ترین اتفاقات موثر در موفقیت آثار سینمایی در تمام دنیا حضور ستاره ها و چهره های محبوب و مشهوری هست که می تواند وضعیت اقتصاد را در سینما در «تمام دنیا بیمه کند». بی تردید ستاره ها وچهره های درخشان سینما جدا از اینکه عاملی برای موفقیت آثار سینمایی در گیشه هستند عاملی در ایجاد موج و البته تاثیرگذاری اجتماعی پیرامون موضوعات مختلف قلمداد می شود که به همین منظور شرکت های تبلیغاتی ، ارگانها والبته سازمان های مردم نهاد برای تبلیغات وجای انداختن موضوع و مطلبی درمشارکت های مردمی به سراغ این چهره ها می روند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما نکته ای که در سالهای اخیر به شدت مد نظر بوده است و نگرانی خانواده سینما به خصوص تهیه کنندگان و سرمایه گذاران را با خود به همراه داشته است بحث گرانی دستمزد ستاره های سینما است که طبیعتا به عنوان راس هرم و نوک پیکان موفقیت آثار بایستی روی آن حساب ویژه باز کرد جدا از آن که سینماگران مجبور هستند برای موفقیت آثارشان به سراغ ستاره ها بروند ودستمزدهای هنگفت آن را پرداخت کنند و در بسیاری از گزارش های ما آمده است که بیش از 65 درصد بودجه یک پروژه هنری صرف بازیگر می شود باید به این نکته نیز اشاره کنیم که با توجه به انگشت شمار بودن ستاره ها در سینما بسیاری از پروژه ها نمی توانند آن طور که باید و شاید از وجود آنها بهره ببرند و در این شرایط خیلی از پروژه ها بی ستاره گی را تجربه می کنند و برخی نیز با ..
اما نکته ای که این روزها کمی جای تامل دارد و نیاز به بررسی میدانی و تحقیق بیشتر مستقیما به جایگاه ستارگان در حوزه جذب تماشاگر برمی گردد .
مشخصا عدم استقبال آثار سینمایی که میتواند دلایل مختلفی با خود به همراه داشته باشد یک بحث این مقاله است و حضور ستارگان و چهره های محبوب در فیلم های نفروش هم یک بحث دیگر ماجرا است ، گویا ستاره ها دیگر نمی توانند مخاطب را به سالن سینما بکشانند گویا ستاره ها دیگر محبوبیت و معروفیتشان به کار خانواده سینما نمی آید و خانواده سینما در هزینه هنگفتی که بابت دستمزد چهرههای معروف و محبوب سینمایی دارد عائدی چندانی نمی رسد این زنگ خطر وقتی جدی تر به صدا در می آید که برخی از فیلم ها حتی به میزان هزینه های تولید یک اثر نیز دریافتی ندارند و این نگرانی برای خانواده سینما هر روز بیشتر می شود وقتی که زمان اکران نامشخص باعث خواباندن مبلغ درشتی از سرمایه می شود و عملا این مسئله یعنی شکست سینما در اقتصاد.
طبیعی است که در چنین شرایطی فیلم های ارزانتر با آرامش بیشتری تولید می شود و فیلم ارزان قرار نیست به لحاظ کیفی هم اثری ارزان باشد .
از آنجائیکه بخش عمده ای از ماجرای تولید یک اثر سینمایی معطوف به دستمزد بازیگران می شود اگر این سبک پرداخت دستمزد به اتفاق معقول تری تبدیل شود عملا سرمایه ای که برای تولید یک اثر سینمایی مورد نیاز است به مراتب پائین تر می آید و در این شرایط باید روی آیتم های موثر دیگر در اقبال اثر توجه ویژه داشت به طور مثال داستان فیلمنامه و قصه ناب گره جدی تولید آثار دراماتیک است که متاسفانه در سینمای ما گاهی فراموش می شود یادمان نرود که عامل اصلی موفقیت و ماندگاری بسیاری از اتفاقات مهم در سینمای ایران و جهان ، فیلمنامه قوی و غنی و البته طرح و قصه بکر و ناب بوده است و ستارها بر اساس همین فاکتور درخشیدند .
چه بسیار اتفاق افتاده است که چهره های نامدار سینمای ایران و جهان در فیلم هایی که از قصه های تکراری و بی رمق برخوردار بوده است شکست خورده اند و شاید بتوان گفت که نه تنها شریک این شکست هنری لقب گرفته اند که در راس هرم یکی از دلایل شکست محسوب شده اند، این در حالی است که در این اتفاق نقش چندانی نداشته اند.
با توجه به نکته ای که در بالا ذکر شد طبیعی است که باید روی بحث فیلمنامه و جایگاه قصه گویی در سینما نگاه ویژه تری داشته باشیم به خصوص در شرایط اقتصادی که می توان این حجم از هزینه را به جای دستمزد هنگفت بازیگران با مبالغ کمتر به آیتم های دیگر اختصاص بدهیم چرا به مقوله فیلمنامه نگاه جدی تر نداشته باشیم.
انتهای پیام/
آیا این خبر مفید بود؟نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: یادداشت مجتبی احمدی خانواده سینما موفقیت آثار ستاره ها چهره ها فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۰۰۸۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ مرتضیعلیزاده به منتقد «هفت»: سینما بر همهچیز مقدم است
مرتضی علیزاده کارگردان فیلم سینمایی «بیبدن» عنوان کرد: من معتقدم که فیلم اول باید به تعریف سینما و قصه گویی نزدیک باشد و بعد ایدئولوژیاش را جلو ببرد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، اولین برنامه از سری جدید برنامه سینمایی «هفت» با بررسی موضوع جنایی و فیلم «بیبدن» از شبکه نمایش پخش شد
بخش اول «هفت» به نقد فیلم سینمایی «بیبدن» اختصاص داشت که با حضور امیرقادری و رضا صدیق برپا شد.
رضا صدیق در ابتدا بیان کرد: من میخواهم قبل از بررسی فیلم به اتفاقات اخیر در منطقه گریزی بزنم و بگویم محور مقاومت اگر تا پیش از وعده صادق یک موضوع پراگماتیک منطقهای بود، اکنون به یک ایده ضدامپریالیستی در جهان تبدیل شده است. سینمای هالیوود نسبت به اعتراضات اخیر دانشجویان آمریکا علیه اسرائیل سکوت کرده؛ این در حالی است که در اعتراضات داخلی ما، رسانههای امپریالیستی مانند بازجو به دنبال بازیگران و سینماگران ما بودند، اما به بازیگران خودشان اجازه اظهار نظر نمیدهند و هرکس در این موضوع موضعگیری کند، قطعا نابود خواهد شد. این قضیه نشان از این است که آمریکا در امنیت ملیاش با کسی شوخی ندارد.
امیر قادری در ادامه عنوان کرد: هالیوود ۱۰ الی ۱۵سال اخیر اهدافش بسیار تغییر کرده و فرمایشی شده است. من همیشه میگویم صد رحمت به دهه شصت خودمان که حتی اگر سختگیری وجود داشت، اما حامی مستضعفین بود.
رضا صدیق درباره «بیبدن» اظهار کرد: از نظر من این فیلم بدون شخصیت و وسط باز است که تکلیفش با خودش مشخص نیست. فیلم «بیبدن» از موقعیتهای دراماتیکی که میتوانست قصهاش را نجات دهد، هیچ استفادهای نکرده است. موضوع قتل در فیلم یک موضوع ثانویه است و نقطه قوت فیلم بازی درجه یک الناز شاکردوست است. همچنین باید بگویم که گذر زمان در این فیلم اصلا پیدا نیست و گویی در فیلمنامه اصلا به آن اشاره نشده؛ ما در نهایت با ریش قاتل متوجه گذر زمان میشویم.
امیر قادری در ادامه بیان کرد: موضوعاتی مانند قصاص یا جنگ مفاهیم پیچیدهای هستند. از نظر من «بیبدن» وسطباز نیست و اتفاقا اینکه با چندین زاویه نشان مساله قصاص را بررسی میکند؛ نقطه قوت فیلم است. امتیاز بزرگ فیلم بازی بازیگرانش است؛ اما میتوان گفت که لحن تلخ و یکدست فیلم، کار را خراب کرده است. این فیلم خاکستری است و اگر کارگردان سلیقه بصری بهتری داشت، قطعا فیلم شیکتری میشد و شلختگی الان را نداشت.
صدیق در ادامه گفت: «بیبدن» فیلم بازیگران است نه فیلمنامه و کارگردانی. مساله فیلم قصاص نیست بلکه شخصیت خانواده قاتل است. «بیبدن» یک فیلم حیف شده است چرا که موضوع بسیار جذابی دارد.
بهروز افخمی در ادامه خاطرنشان کرد: اینکه در یک فیلم بتوان تماشاچی را وارد دالان تجربههای مختلف کرد، بسیار مهم است تا تماشاچی داستانهای متفاوت را تجربه کند. از نظر من بهترین بازی این فیلم متعلق به گلاره عباسی است.
در ادامه رضا صدیق منتقد نسبت به اظهار نظر یکی از مدیران نماوا راجع به سینماگران و حواشی آن بیان کرد: هر کسی میتواند در سینما سرمایهگذاری کند؛ اما قرار گرفتن سرمایهگذاران در چرخه فرهنگ سرنوشتی مانند نماوا دارد که در حال ورشکسته شدن است. طرف دیگر صحبت من آن بخش از سینماگران است که معتقدند اخلاق و شرافت بیش از هر حرفه، نزد سینمایی هاست. من باید بگویم این جمله خیلی برای سینماگران گنده است. شرافت نزد کارگران و معلمان ماست؛ شرافت یعنی بخش مستضعف جامعه. من باید بگویم که لطفا شرافت را متر نکنید.
امیر قادری در ادامه عنوان کرد: زنگ خطر این ماجرا جایی است که بعد از اظهار نظر این مدیر نماوا، مردم سمت او را گرفتند. میخواهم بگویم که دهه فرصتطلبی ۹۰ چه چیزی بر سر سینماگران ما آورده که مردم دیگر از آنها حمایت نمیکنند.
بخش دوم «هفت» به بررسی موضوع جنایی اختصاص داشت که با حضور مرتضی علیزاده کارگردان «بیبدن» و محمدرضا نصراللهی استاد دانشگاه برپا شد.
مرتضی علیزاده کارگردان فیلم سینمایی «بیبدن»، ابتدا درباره نقد رضا صدیق به فیلم، عنوان کرد: من معتقدم که سینما اول باید سینما باشد و قصه تعریف کند و بعد ایدئولوژیاش را جلو ببرد. اینکه ما از اول فیلم تکلیف را مشخص کنیم که طرفدار قصاص هستیم یا خیر، خلاف قصهگویی در سینماست و این متر غلطی برای بررسی و نقد فیلم است. البته که نقد به منی که در قدمهای اولیه فیلمسازی هستم، بسیار کمککننده است.
محمدرضا نصراللهی در ابتدای صحبتهای خود گفت: به اعتقاد همه افرادی که پرونده جنایی را دنبال میکنند، «بیبدن» برگرفته از پرونده آرمان و غزاله است؛ هر چند که نویسنده فیلم منکر این موضوع باشد. باید بگویم که این فیلم در مجموع اصلا جنایی نیست و «بیبدن» یک فیلم اجتماعی درام است. در این فیلم موضوع از زاویه بازپرس بررسی میشود و به عملیات پلیسی و کارگاه آنچنان که باید نمیپردازد و نحوه قتل هم مشخص نمیشود.
کارگردان «بیبدن» درباره ژانر جنایی بیان کرد: سینمای هالیوود به شکل خالص ژانر جنایی را بررسی میکند، اما در کشورهای دیگر این ژانر با فرهنگهای مختلف ترکیب میشود. در همین راستا مضمونهایی به فیلم اضافه میشود که برای مخاطب از کشف معما مهمتر است. در «بیبدن» هم همین اتفاق رخ داده است. ما فکر میکردیم که مسائل دیگر از کشفیات کارآگاه برای مخاطب جذابتر است.
محمدنصراللهی در ادامه عنوان کرد: یکی از نقدهای همیشگی من این است که از کارآگاهان و کارشناسان جنایی در متن فیلم استفاده کنند، نه در بخش تولید. به عنوان مثال این موضوع که تمام بازپرسها و پلیسهای ما در فیلم دختر دارند به یک کلیشه تبدیل شده و همچنین این موضوع که ماموران ما در فیلمهای ایرانی پا را فراتر از قانون میگذارند، واقعیت بیرونی ندارد و به یک کلیشه در فیلمها تبدیل شده است.
میز سینمای جهان برنامه «هفت» نیز به بررسی فیلم سینمایی «Dune ۲» اختصاص داشت که با حضور سیدحمیدرضا قادری و آرش خوشخو برپا شد.
سیدحمیدرضا قادری ابتدا گفت: یکی از متر و معیارهایی که در نقد شعر استفاده میشود، وجه خیالانگیز شعر است. من میپذیرم که افراد جوان با دیدن فیلم «Dune ۲» در سینما به وجد بیایند، اما در نهایت فیلم روی من تاثیر نداشت چرا که فیلمهای الان، ویرایش شده فیلمهای قبلیشان هستند. این فیلم صرف نظر از رمانش، برای کسانی که سینماباز هستند چیز جدیدی ندارد.
آرش خوشخو در ادامه این برنامه بیان کرد: در «Dune ۲» ماجرا پیچیده شده و به نظرم به فیلم تاجوتخت ربطی ندارد. فیلمهای این کارگردان سرد است و ما از زندگی مردمان این فیلم هیچ چیزی نمیبینیم و این سرما در تمام فیلمهایش وجود دارد. «Dune ۲» پر از تواناییهای فنی است و بازیگرانش به بهترین شکل انتخاب شدهاند. بیشتر از داستان فیلم جزئیات فنی فیلمش بسیار برای من جذاب بود. این فیلم مانند هر فیلم مهم دیگری تفسیر معاصر دارد.
امیرقادری نیز درباره فیلم «Dune ۲» اظهار کرد: کتاب بسیار فراتر از فیلم است چرا که مجموعهای از خردهای مختلف در آن دیده میشود. درک این کتاب از مسئولیت رهبریت یک قوم بینظیر است و به شدت تحت تاثیر خرد خاورمیانه است. من به شدت توصیه میکنم که ترجمه این کتاب را که بسیار روان هم است، بخوانید.
افخمی درباره این فیلم گفت: این فیلم تبلیغ آشکاری برای فراماسونها است و به شکل آشکاری برای بزرگنمایی و قدرتنمایی فراماسونی تبلیغ میکند.
بهروز افخمی در پایان این برنامه تاکید کرد: از این به بعد به امید خدا در پایان هر برنامه «هفت» یک تیتراژ جداگانه داریم؛ یعنی هر تیتراژ با برنامه قبلی فرق میکند. هر بار درباره یکی از استادان بزرگ سینمای ایران، چه آنها که از بین ما رفتند و چه آنهایی که در قید حیات هستند، برنامه کوتاهی ساخته میشود که در حاشیه تیتراژ میبینید و در برنامه امشب تیتراژ ما درباره علی حاتمی است که با فیلمهای علی حاتمی و موسیقی مرتضی حنانه از فیلم «هزاردستان» ساخته شده است.